رد شدن به محتوای اصلی

نظام مالی و موسسه های مالی

http://renajoy.files.wordpress.com/2007/10/wealth1_small.jpg


نظام مالی به شبکه‌ای از بازار مالی، تجار، خانوارها، دولت و مؤسسه‌هایی اطلاق می‌شود که در نظام مشارکت می‌کنند و عملیات آنها براساس مقررات خاصی صورت می‌پذیرد. این مجموعه جریان پول و انواع سپرده‌ها و اوراق بهادار و ابزارهای پول و سرمایه را با کمک معیارهای تحت کنترل خود در اختیار گروه‌های مختلف کارگزاران بازار در بخش حقیقی اقتصاد قرار می‌دهند. براساس این، می‌توان گفت بخش مالی، تزریق کننده حیات به بخش حقیقی اقتصاد است. به علاوه مجموعه مزبور از طریق فراهم آوردن خدمات لازم برای پرداخت، تجهیز پس‌اندازها، تخصیص اعتبار و ایجاد وسایل لازم برای مقابله با خطرات تجاری و نوسان‌های قیمت در عمل فعالیت ها تغییر و تحول ایجاد می‌کند.

بازارهای مالی به طور معمول به دو گروه اصلی بازار پول و بازار سرمایه طبقه‌بندی می‌شود. در بازار پول، اسناد بدهی کوتاه مدت و در بازار سرمایه، اوراق قرضه دراز مدت سهام مبادله می‌شود.

بازار سرمایه، بازار دادوستدهای دراز مدت‌ مالی است. منظور از دراز مدت، مبادلات مالی با سررسید بیش از یک سال است.

بازارهای سرمایه از دو گروه بازارهای اوراق بهادار اولیه و ثانویه تشکیل می‌شوند.

از دیدگاه اقتصادی یکی از ظایف مهم بازارهای مالی تسهیل تشکیل سرمایه است. شرکت‌هایی که درصدد تأمین مالی بر می‌آیند اوراق بهادار خود را در ازای پولی که واسطه‌های مالی یا خود پس اندازکنندگان می‌پردازند، مبادله می‌کنند، سپس شرکت آن وجوه را به صورت سرمایه واقعی در می‌آورد.

بازار اوراق بهادار اولیه جایی است که شرکت می‌تواند در آنجا دارایی‌های مالی خود را با منابع مالی دراز مدت مبادله کند. پس بازار اولیه دارای دو ویژگی عمده است: 1 بازاری که در آن تشکیل سرمایه صورت گیرد. 2 اوراق بهادار منتشر شده شرکت‌ها برای نخستین بار در این بازار عرضه می‌شود.

برای تحقق این امر اغلب شرکت‌ها از بانک‌های سرمایه‌گذاری استفاده می‌کنند. این مؤسسه‌های مالی به شرکت‌ها کمک می‌کنند تا اوراق بهادار منتشره خود را آسان‌تر در بازار به فروش برسانند(از طریق تضمین، مشاوره و امور اداری)

بازار ثانویه شامل آن بازار سرمایه می‌شود که در آن اوراق بهاداری که قبلاً در بازار عرضه شده‌اند، مورد دادوستد قرار می‌گیرند. وجود این بازار ضمانت اصلی را برای پیوستگی، دوام و انسجام بازار مالی فراهم می‌آورد.

وظایف بازارهای ثانویه به شرح زیر است: 1 فراهم کردن امکان برای سرمایه‌گذاران به منظور خرید و فروش اوراق بهادار 2 تعیین قیمت اوراق بهادار جدید که قرار است در بازار اولیه به فروش برسد 3 گسترش بیشتر مالکیت اوراق بهادار از طریق خرید و فروش اوراق و افزایش تقاضا برای سهام در بازار اولیه‌

‌بازار پول وظیفه تأمین وجوه کوتاه مدت بخش خصوصی و بخش دولتی را برعهده دارد. مشارکت‌کنندگان در بازار پول افراد یا واحدهای دارای مازاد نقدینگی هستند که به عنوان پس‌اندازکننده از طریق غیرمستقیم (سپرده‌های نظام بانکی یا اوراق کوتاه مدت) یا به طور مستقیم منابع خود را با سررسیدهای کوتاه‌مدت در اختیار واحدهای نیازمند منابع مالی قرار می‌دهند. به عبارتی مهم‌ترین رسالت بازار پول ایجاد تسهیلات برای واحدهای اقتصادی به مظور ارضای نقدینگی (به معنای کوتاه‌مدت آن) و نیز تأمین سرمایه در گردش است. از خصوصیات بازار پول می‌توان موارد زیر را برشمرد: درجه اطمینان بسیار زیاد در بازپرداخت اصل و بهره، سرعت بالای انجام مبادلات، نقدینگی بالای ابزارها ‌

شناخته شده‌ترین مرکز برای بازار پول، نظام بانکی است و مهم‌ترین نهادهای عمده فعال در بازار پول عبارت‌اند از:‌

بانک‌های تجاری، بانک‌های تخصصی، بانک‌های پس‌انداز، مؤسسه‌های اعتباری غیربانکی، شرکت‌های مالی وابسته به تولیدکنندگان، بانک‌های بین‌المللی ، خزانه‌داری و بانک مرکزی‌

برای سامان دادن گردش مالی سالم موسسه های تخصصی مالی شکل گرفته اند . چنانچه ارد بزرگ اندیشمند و متفکر برجسته می گوید گردش نظام مالی آلوده ، شمشیر دشمنان مردم را تیز می کند . مؤسسه‌های مالی همان واسطه‌های مالی هستند که جریان وجوه را از بخش‌های دارای مازاد وجوه به بخش‌های دارای کسری تسریع می‌کنند و آنها در ویژگی‌های معینی مانند هدف کسب سود با شرکت‌های دیگر تجاری مشترک هستند.‌

دارایی‌های مؤسسه‌های مالی بسیار زیاد است و نقش مهمی را در اقتصاد ایفا می‌کند و جریان پس‌اندازها را با پس‌اندازکنندگان به سرمایه‌گذاران تجهیزات سرمایه‌ای سرعت می‌بخشد. واحدهای منفرد اقتصادی با پس‌اندازهای مازاد، در انتخاب پرتفوی‌های(‌ (‌Portfolio متفاوت سرمایه‌گذاری چندین راه پیش‌رو دارند:‌

اول اینکه پس‌اندازها را در مطالبات مالی همچون سهام و اوراق قرضه سرمایه‌گذاری کنند.‌

دوم اینکه وجوه مازاد در واسطه‌های مالی، سرمایه‌گذاری شود و آنها نیز این وجوه را سرمایه‌گذاری کنند. از دیدگاه پس‌اندازکنندگان منفرد، واسطه‌های مالی در ارائه بازدهی‌های بالا و خطرپذیری پایین‌تر دارای مزیت هستند. واسطه‌های مالی، استفاده از مانده‌های مبادلاتی را کارآ می‌سازند‌ (مانده‌های مبادلاتی وجوهی هستند که به دلیل وجود مشکل برای شرکت‌ها و افراد در تطبیق جریان‌های خروجی و ورودی وجوه نگهداری می‌شوند).‌

مؤسسه‌های مالی در دسته‌های ذیل طبقه‌بندی می‌شود:‌

‌1 بانک تجاری: موسسه‌ای که سپرده‌های دیداری دارد و وا‌م‌های تجاری می‌دهد.‌

‌2 بانک تخصصی: این نوع بانک‌ها نیز به اعطای وام‌های درازمدت سرمایه‌گذاری می‌پردازند و شناخت و کمک به مؤسس شرکت و یک سری عملیات دیگر برای اقدام به سرمایه‌گذاری‌های تولیدی را در دستور کار دارند.‌

‌3 صندوق تعاون:(‌(‌Mutual Funds از وجوه کوچک زیادی شکل می‌گیرد و سپس این وجوه به وسیله مدیران صندوق تعاونی به صورت سهام، اوراق قرضه و دیگر مطالبات مالی سرمایه‌گذاری می‌شود.‌

‌4 شرکت‌های سرمایه‌گذاری: مجموعه‌ای از منابع مالی مشترک هستند که به افراد زیادی تعلق دارد و به منظور سرمایه‌گذاری در سهام شرکت‌ها، اوراق قرضه و سایر اوراق بهادار به کار گرفته می‌شود.‌

‌5 اتحادیه‌های اعتباری:(‌ (‌Credit union این اتحادیه‌ها برخلاف دیگر مؤسسه‌های مالی که می‌کوشند بازدهی ناشی از وجوه خود را حداکثر کنند و به منظور کسب سود فعالیت می‌کنند، در ماهیت، سازمان‌های غیرانتفاعی هستند و به طور انحصاری بر نیازهای پس‌انداز و اعتباری خانوارها متمرکز می‌شوند.‌

‌6 شرکت‌های بیمه:(‌ (‌Insurance Company این شرکت‌ها به منظور حمایت و حفظ افراد(به لحاظ مالی) در برابر خطرات و اتفاق‌های مختلف مانند بیماری، از کارافتادگی، فوت، بازنشستگی و ... به وجود آمده‌اند.‌

‌7 شرکت‌های مالی: به مجموعه‌ای از واسطه‌های مالی که در اعطای وام به تجار و مصرف‌کنندگان تخصص پیدا می‌کنند، شرکت‌های مالی گفته می‌شود که هم در بازارهای مصرفی و هم تجاری فعالیت می‌کنند.‌



نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

کتاب نقش ارد بزرگ و احمدشاه مسعود در تغییر نام افغانستان به خراسان

نقش ارد بزرگ و احمدشاه مسعود در تغییر نام افغانستان به خراسان گردآوری و پیشگفتار : شقایق شاهی پیشگفتار : سلام بی پایان خدمت همه هم وطنان تقدیم میکنم. مدتها بود به میتینگ افغان سر نزده بودم رفتم تا ببینم چه گفتگوهای بین دوستان برقرار است که با نوشته علی احمد قندهاری ( که شخصا فکر می کنم ایشان همان دکتر سید خلیل الله هاشمیان باشد ) برخوردم . نکته جالب و اندوهناک گپ ایشان و مصداقی که برای آن آورده بودند یعنی سخنان آقای دکتر سید خلیل الله هاشمیان ! سرشار از ناسزا و دشنام نسبت به آدمهای مهم و نام آشنایی همانند ارد بزرگ و احمد شاه مسعود بود . تا جائیکه به یاد دارم احمدشاه مسعود هیچ گاه در مورد تغییر نام افغانستان نظر آشکاری نداده اند اما بنا بر دانش و خرد خود نام سخیف افغان ، که مال قبیله پشتون را شاید نمی پذیرفت . در مورد دانشمند دوراندیش ایرانی و دوست احمدشاه مسعود یعنی ارد بزرگ هم به همین ترتیب ، جای به خاطر ندارم که گفته ایی ، چیزی در مورد تغییر نام افغانستان داشته باشند . البته ایشان به نام قاره آسیا بر مناطقی که در حوزه

ارتفاع

آدمی تنها زمانی دربند رویدادهای روزمره نخواهد شد که در اندیشه ایی فراتر از آنها در حال پرواز باشد . ارد بزرگ ارتفاع بالای برکه ها، بالای دره ها کوهها ، جنگلها، دریاها ،ابرها بالای خورشید بالای مرزها، ستاره ها، ای روح من با چابکی عبور کن و همانند شناگری ماهر که امواج را نمی فهمد شادی کنان عبور کن از عظمتی عمیق با لذتی وسیع پرواز کن دوراز بخارهای بیمارگون و خود را در هوایی زیبا زلال ساز و بنوش همانند شرابی ناب و الهی آتش روشنی را که میدرخشد در فضاهای صاف و پاک در ورای همه ی دردها و غمها خوشبخت آنیست که بتواند با بالهایی قوی بسوی دشتهای روشن و آرام پرواز کند خوشبخت آنیست که افکارش همانند غزلاغ بطرف آسمانها ازادانه پروازکند بالهایش را بروی زندگی بگستراند وبی درنگ بفهمد زبان گلها و اشیا صامت را بودلر ترجمه : شکوهه عمرانی ژنو / سوییس http://chokouh.tk

15

پایان اشعار استاد فرزانه شیدا درکتاب بعد سوم آرمان نامه ی اردبزرگ اشعار استاد فرزانه شیدا درکتاب بعد سوم آرمان نامه ی اُردبزرگ بخش پانزدهم(۱۵) ● ___ کوچه های رفتن ___ اگر من من بودم در کوچه های زندگی اگر تو بودی در کوچه های گذر هیچگاه زندگی اینگونه دلتنگ نبود وهر گز گذر فصلها اینچنین بی رنگ نمیشد. ـــــ‌۱۳۸۲ / فرزانه شیداـــــ ۲ _____ سرنوشت______ دوباره قرعه ء تقدیر شیاد بنام این منه سرگشته افتاد دوباره من شدم قربانی او که ویران دل کند مارازبنیاد دوباره این جهان مردم آزار در آورده صدایم را به فریاد دوباره گوشه گیر غم رفته به حوری شد اسیر ظلم وبیداد دوباره تا که آرامی گرفتم به خشمی بر دلم حرمان فرستاد دوباره خشم خود برمن گرفته دوباره کرده از ویران دلم یاد دوباره چشم بر ویرانه دارد مبادا یاوری آید به آباد دوباره در رهم دامی نهاده که خود صیدم کندمانند صیاد نمیخواهد که آبادی بگیرم چو خود اینسان مرا ویرانیم داد مرا هر دم به اندوهی کشاند مبادا لحظه ای این دل شودشاد مرا ویرانه بهترمی پسندد چو خود بنیاد این ویرانه بنهاد اسارتهای دل