رد شدن به محتوای اصلی

شش درس تربیتی برای پدران و مادران

1‌- تعریف کردن داستان های مناسب برای آگاهی کودک :
سعی کنید خاطرات آموزنده خود را در قالب داستانهایی کوتاه و مهیج برای کودک خویش تعریف کنید . انتقال تجربیات شما در قالب داستانهای کوتاه و یا دنباله دار موجب آگاهی و آسیب ناپذیری کودک شما در آینده خواهد شد .

2- فرزند خود را دوست داشته باشید :
دوست داشتن کودک ، در زیاده روی برای خرید نیست نیاز کودک در گفتگو و تبادل نظر است . وقت گذاشتن و گفتگو نشانه واقعی دوست داشتن است . فیلسوفی نظیر ارد بزرگ می گوید : کودکان برای شاد بودن ، بیش از هر چیزی به گفتگو با ما نیاز دارند .

3- فرزند خود را با انضباط بار بیاورید:
نظم به عنوان یکی از مصادیق بارز مسئولیت‌ فردی و اجتماعی همواره مورد بوده است. بنابراین والدین به عنوان الگوی رفتاری فرزندان نیاز دارند تا از طریق رفتار خود شیرینی نظم را به فرزندان بیاموزند از جمله مصادیق نظم و انضباط می‌توان به نظم در امور تحصیلی، نظم در سحرخیزی ، نظم در وسایل شخصی و ... اشاره کرد که شیرینی زندگی را چندین برابر افزایش می‌دهد و مشکلات آن را کاهش می‌دهد.


4- مسئولیت خانوادگی را به فرزندان خود آموزش دهید:
شکل گیری احساس مسئولیت در کودکان به عنوان یکی از مهمترین فواید محیطهای مطلوب خانوادگی نام برد. احساس مسئولیت نسبت به وظایف رمز موفقیت خود در زندگی خانوادگی است.بنابراین والدین باید دقت نمایند که مسئولیت آنان خیلی فراتر از فراهم آوردن وسایل زندگی از جمله غذا و لباس و مسکن می‌باشد و نیاز دارند که جامعیت در احساس مسئولیت را به فرزندان خود آموزش دهند.

5- دادن دلگرمی و دوری از بی تابی را به فرزندان خود آموزش دهید:
بی‌تابی در مقابل مشکلات در دنیایی که از آن به عنوان عصر تغییرات سریع نام برده می‌شود، به عنوان یکی از وظایف مهم بر دوش والدین سنگینی می کند و آنان وظیفه دارند

6- برای فرزند خود الگوی خوبی باشید:
برخلاف سایر موجودات که غریزه عامل شکل‌دهی رفتار آنهاست، انسان در بدو تولد تحت تاثیر رفتار و کردار اطرافیان مخصوصا، پدر و مادر قرار می‌گیرد. در این میان والدین به عنوان الگوهای واقعی نیاز دارند تا عواملی همچون صداقت، آراستگی، صبر و بردباری، عفو و گذشت و ... را در رفتار خود مورد توجه قرار دهند تا فرزندانی درستکار را تقدیم جامعه کنند.

منبع : سایت تبیان
http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=934&articleID=424567

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

کتاب نقش ارد بزرگ و احمدشاه مسعود در تغییر نام افغانستان به خراسان

نقش ارد بزرگ و احمدشاه مسعود در تغییر نام افغانستان به خراسان گردآوری و پیشگفتار : شقایق شاهی پیشگفتار : سلام بی پایان خدمت همه هم وطنان تقدیم میکنم. مدتها بود به میتینگ افغان سر نزده بودم رفتم تا ببینم چه گفتگوهای بین دوستان برقرار است که با نوشته علی احمد قندهاری ( که شخصا فکر می کنم ایشان همان دکتر سید خلیل الله هاشمیان باشد ) برخوردم . نکته جالب و اندوهناک گپ ایشان و مصداقی که برای آن آورده بودند یعنی سخنان آقای دکتر سید خلیل الله هاشمیان ! سرشار از ناسزا و دشنام نسبت به آدمهای مهم و نام آشنایی همانند ارد بزرگ و احمد شاه مسعود بود . تا جائیکه به یاد دارم احمدشاه مسعود هیچ گاه در مورد تغییر نام افغانستان نظر آشکاری نداده اند اما بنا بر دانش و خرد خود نام سخیف افغان ، که مال قبیله پشتون را شاید نمی پذیرفت . در مورد دانشمند دوراندیش ایرانی و دوست احمدشاه مسعود یعنی ارد بزرگ هم به همین ترتیب ، جای به خاطر ندارم که گفته ایی ، چیزی در مورد تغییر نام افغانستان داشته باشند . البته ایشان به نام قاره آسیا بر مناطقی که در حوزه

ارتفاع

آدمی تنها زمانی دربند رویدادهای روزمره نخواهد شد که در اندیشه ایی فراتر از آنها در حال پرواز باشد . ارد بزرگ ارتفاع بالای برکه ها، بالای دره ها کوهها ، جنگلها، دریاها ،ابرها بالای خورشید بالای مرزها، ستاره ها، ای روح من با چابکی عبور کن و همانند شناگری ماهر که امواج را نمی فهمد شادی کنان عبور کن از عظمتی عمیق با لذتی وسیع پرواز کن دوراز بخارهای بیمارگون و خود را در هوایی زیبا زلال ساز و بنوش همانند شرابی ناب و الهی آتش روشنی را که میدرخشد در فضاهای صاف و پاک در ورای همه ی دردها و غمها خوشبخت آنیست که بتواند با بالهایی قوی بسوی دشتهای روشن و آرام پرواز کند خوشبخت آنیست که افکارش همانند غزلاغ بطرف آسمانها ازادانه پروازکند بالهایش را بروی زندگی بگستراند وبی درنگ بفهمد زبان گلها و اشیا صامت را بودلر ترجمه : شکوهه عمرانی ژنو / سوییس http://chokouh.tk

15

پایان اشعار استاد فرزانه شیدا درکتاب بعد سوم آرمان نامه ی اردبزرگ اشعار استاد فرزانه شیدا درکتاب بعد سوم آرمان نامه ی اُردبزرگ بخش پانزدهم(۱۵) ● ___ کوچه های رفتن ___ اگر من من بودم در کوچه های زندگی اگر تو بودی در کوچه های گذر هیچگاه زندگی اینگونه دلتنگ نبود وهر گز گذر فصلها اینچنین بی رنگ نمیشد. ـــــ‌۱۳۸۲ / فرزانه شیداـــــ ۲ _____ سرنوشت______ دوباره قرعه ء تقدیر شیاد بنام این منه سرگشته افتاد دوباره من شدم قربانی او که ویران دل کند مارازبنیاد دوباره این جهان مردم آزار در آورده صدایم را به فریاد دوباره گوشه گیر غم رفته به حوری شد اسیر ظلم وبیداد دوباره تا که آرامی گرفتم به خشمی بر دلم حرمان فرستاد دوباره خشم خود برمن گرفته دوباره کرده از ویران دلم یاد دوباره چشم بر ویرانه دارد مبادا یاوری آید به آباد دوباره در رهم دامی نهاده که خود صیدم کندمانند صیاد نمیخواهد که آبادی بگیرم چو خود اینسان مرا ویرانیم داد مرا هر دم به اندوهی کشاند مبادا لحظه ای این دل شودشاد مرا ویرانه بهترمی پسندد چو خود بنیاد این ویرانه بنهاد اسارتهای دل